قاصدکی می گرید

کاش لبخندی باشم روی لبانت..............کاش

قاصدکی می گرید

کاش لبخندی باشم روی لبانت..............کاش

عناوین یادداشت‌ها

  • رنج چهارشنبه 16 مرداد 1392 23:28
  • هوا بس ناجوانمردانه گرم است پنج‌شنبه 3 مرداد 1392 11:53
    عجیب است، گرما تهران به 42-43 درجه رسیده ولی من دیروز دقایقی لرزیدم.. دست و پاهام یخ کرده بود. دوستم آلمان زندگی میکنه میگه اینجا هوا 33 درجه ست ما داریم هلاک میشیم ... ای خدا ما هم هوای 33 درجه میخوایم قول میدیدم کولرها و پکیج ها رو خاموش کنیم.... تازه به این گرما اضافه کنیم روزه داری را...
  • حرفک شنبه 22 تیر 1392 23:18
    خلأ مطلق در نقطه صفر مرزی دل من و دل تو نقطه شروعی که پایان ندارد
  • 1392 چهارشنبه 14 فروردین 1392 12:42
    بهار آمد روز نو شد دیدارها تازه شد پرنده های مهاجر بازگشتند و نغمه سرایی شان از سر گرقته شد درختان به شکوفه نشسته اند سیزده را نیز بدر کردیم . . . حالا باید چشم به راه باقی روزهای 92 باشیم امیدوارم هر ثانیه ش روزنه ای باشه پر امید و هر روزش پر از خیر و برکت مملو از شادی و آرامش و امیدوارم به اهداف مهمی که برای این سال...
  • انتظار چهارشنبه 8 آذر 1391 18:24
    شب که می نشیند روی دوش زمین ماه که می کند سروری در دل گنبد مینا چشمهایی هم هست همیشه منتظر، دوخته به اندیشه آمدنت در تصور لحظه های پر شوخ وصال و در همین حال ریز ریز می گرید
  • همیشه تو جمعه 30 تیر 1391 18:52
    این شمیم نرگس است که شامه مرا می نوازد نه... عطر حضور بی چون و چرای توست بارانی از عطر نرگس و مریم و یاس بوی خاطرات با هم رفتن با هم خندیدن با هم زیستن این شمیم شامه نواز نرگس یاد سبز توست این تویی حاضر در ذهن من بنشسته روبروی من تو گل همیشه بهار منی آرزوی بی تابی های منی همدم تنهایی های منی می شود که تا همیشه مال من...
  • باید باشی جمعه 26 خرداد 1391 16:33
    باید باشی تا بودنت باورم شود باور من بدون تو به لرزانی بید مجنونی است که سالها از درد هجر نالیده است. باید باشی تا امید من زندگی را از یاد نبرد زندگی من بدون تو در کور سوی ناامیدی و ناتوانی لزران و هراسان گاه بر میدارد. باید باشی تا انتظار چشمهایم سرانجامی داشته باشد چشمهایم بدون تو سوی باز شناختن چهره ها و سایه ها و...
  • ابهام دوشنبه 14 فروردین 1391 10:48
    روزگار مبهمی ست اندکی سرد و کمی هم دلگیر آفتاب پشت ابر پنهان دست آدمها همسایه چانه یا زیر بغل دلها افسرده روزگار مبهمی ست لبها خندان است ولی دلها شاد نیست آسایش زیاد شده اما خبری از آرامش نیست همه چیز ظاهرا بد نیست ته دل همه چیز نابود است ---- پ.ن. باز من از دنده نا امیدی بیدار شدم!!!!
  • بهار دوشنبه 29 اسفند 1390 11:03
    پرستوها بازگشتند و ترانه خواندند تو نیامدی درختان بیدار شدند و به شکوفه نشستند تو نیامدی خانه ها تکانی به خود دادند و تمیز شددند تو نیامدی آدمها به خرید عید رفتند و نو نوار شدند تو نیامدی بهار آمد و طبیعت دوباره جان گرفت تو نیامدی نیامدی من به گوشه غم خزیدم موسیقی بهارم صدای ضبط شده شعرهایت شد درخت افکارم خواب مانده و...
  • تولدی دوباره سه‌شنبه 2 اسفند 1390 20:15
    دلم برات خیلی تنگ شده بود... دو سال پیش اولین پستم رو گذاشتم اینجا... دو سال پیش با نوشتن آشتی کردم... بخاطرش باید از یه دوست تشکر کنم... دوست جون مرسی. ولی یه سری مسایل منو از این خونه دور کرد... اما به زودی میسازمت از نو ای وبلاگ...
  • وداع پنج‌شنبه 2 تیر 1390 15:33
    از قدیم گفته اند هر چیزی را پایانی هست و امرروز پایان یکسال و نیم فعالیت این و ویلاگ است حکم بازنشتگی هفته پیش صادر شد و از امروز لازم الاجراست پ.ن. دلم نیومد حذفش کنم ... برای همین یادداشتهاش رمزدار شد تا به متروکه شدن کم کم عادت کنه. والسلام
  • تو آغاز شدی هر چند با اشک و آه یکشنبه 29 خرداد 1390 22:50
    تولد دو سالگی ت مبارک هرچند روز میلادت اشک می آورم جای خنده پ.ن. ندای آزادی با رفتنت گریستیم
  • گوش ما از این حرفها پره جمعه 27 خرداد 1390 20:29
  • بیچاره پنج‌شنبه 26 خرداد 1390 12:51
  • بهانه سه‌شنبه 24 خرداد 1390 22:27
  • تنبیه سه‌شنبه 24 خرداد 1390 12:26
    این روزا دلم هوس انفرادی کرده....
  • راه رسیدن من به تو دوشنبه 23 خرداد 1390 20:27
  • روزه سکوت ممنوع شنبه 21 خرداد 1390 21:45
    من اصلا راضی نیستم پس دلیلی نداره ساکت باشم
  • بیداری چهارشنبه 18 خرداد 1390 22:31
  • شاعر: عاکف م. دوشنبه 16 خرداد 1390 20:11
    میخواهمت ببینم آرام دل مدد کن دروازه های غم را بر روی من تو سد کن گل واژه های شعر ِ درس ارادتم را با چشم عاشق خود هر دم کمی رصد کن گفتم اگر بیایی وا گویم عرض حالی عشق است و بی ریایی حد مرا تو قد کن از سیب آرزوها سرشار یک نگاهم حس توجه ات را مانند یک سبد کن دلدادگی محال است بی حس روی ماهت میخواهم این غزل را بر نام خود...
  • آتشی دارم آرام آرام در دلم دوشنبه 16 خرداد 1390 13:33
  • برای تمام لحظه هایی که سه‌شنبه 10 خرداد 1390 13:46
  • Un de perdu, dix de retrouvés جمعه 6 خرداد 1390 17:05
  • مادر، می ستایمت که شایسته ستایشی سه‌شنبه 3 خرداد 1390 13:06
    مادر زیباترین واژه هستی عاشق ترین مخلوق گیتی مهرباترین الهه زمینی روزت مبارک پ.ن. اگر بگویند همه روزهای سال روز مادر است باز هم کم است. پ.ن. البته که یادمان نمی رود مهر پدر را.
  • واژه ها و اشک ها یکشنبه 1 خرداد 1390 14:26
  • شعری از جناب آقای عاکف برای دلارام، با سپاس فراوان از ایشان یکشنبه 1 خرداد 1390 11:30
    دلارامی که دل در دام میکرد به رنج من چرا ابرام میکرد خدا را مصلحت شاید چنین است که خاری را به گل همگام میکرد
  • ۲۳ چهارشنبه 28 اردیبهشت 1390 22:45
  • حسین پناهی سه‌شنبه 27 اردیبهشت 1390 10:31
    صفر را بستند تا ما به بیرون زنگ نزنیم از شما چه پنهان ما از درون زنگ زدیم!
  • TOUT SIMPLEMENT سه‌شنبه 27 اردیبهشت 1390 10:24
  • من که ازت چیزی نخواسته بودم جز یه حضور ساده توی ثانیه هام یکشنبه 25 اردیبهشت 1390 10:46