قاصدکی می گرید

کاش لبخندی باشم روی لبانت..............کاش

قاصدکی می گرید

کاش لبخندی باشم روی لبانت..............کاش

بیچاره

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

meurs


گاهی وقتا از ساده دلی خودم حالت تهوع عجیب و طولانی بهم دست میده


۱۱ اردی بهشت 90

c'est la fin (2) crois-toi

ذره ذره تهوع

...

بالا آوردم


هر آنچه به خورد ذهنم دادی


۲۰

پر شد دفتر نقاشی ام

از بس

انتظار کشیدم

۱۹

می چکد از چشم من امشب خیال تو

۱۸

لحظه هایی برای آغاز همیشه در راه است

راه هایی برای به خود رسیدن همیشه وجود دارد

خواب

 

گفتند اگر به فکر عزیزی باشی و آن عزیز همه رویای تو باشد 

آنگاه که پلک بر هم می نهی تا بیاسایی 

جز او نمی بینی و جز او نمی یابی 

چه کنم ای مهربان 

مدتها است که خواب را به چشمانم راهی نیست 

Toi et Moi

 

برای سرم به دنبال جایی می گردم   

شانه هایت را به من قرض می دهی؟  

 

۱

 

از آدمای ترسو بدم می آد 

 

از آدمای ضعیف بیشتر 

 

ایرانی اصیل

باورتون میشه در تصاویرحکاکی شده بر سنگهای تخت جمشید جایی که شکوه و عظمت ایران باستان به نمایش گذاشته شده هیچکس عصبانی نیست همه آرامند و اخم یه چهره ندارند

 هیچکس سوار بر اسب نیست همه با هم برابرند 

هیچکس را در حال تعظیم نمی بینیدهمه با هم برادرند

 در بین این صدها پیکر تراشیده شده حتی یک تصویر برهنه وجود ندارد.جنسیت مانع با هم بودن نیست. 

از این روست که باید به ایرانی بودن خودمان مغرور باشیم