قاصدکی می گرید

کاش لبخندی باشم روی لبانت..............کاش

قاصدکی می گرید

کاش لبخندی باشم روی لبانت..............کاش

۲

 

ای صبا نکهتی از خاک ره یار بیار 

 

ببر اندوه دل و مژده دلدار بیار 

 

نظرات 8 + ارسال نظر
سمیرا چهارشنبه 1 دی 1389 ساعت 10:31 ق.ظ

حالا این یار کی باشه؟ راستشو بگو دلی خانوم

مرض
نیشتو ببند
چشماتو درویش کن
جلف
خجالت نمیکشی یا کشیدی دیدی سنگینه ولش کردی؟
تو هنوز برای این چیزا بزرگ نشدی

الهه چهارشنبه 1 دی 1389 ساعت 12:10 ب.ظ http://www.shahmoradi.blogsky.com

این فال دو روز پیش من بود برای من که خوب بود انشاء اله برای تو هم خوب باشه عزیزم

هیس چهارشنبه 1 دی 1389 ساعت 12:38 ب.ظ http://l-liss.blogsky.com

ای صبا بی زحمت برای من هم از همین ها که برای دلارام می آوری بیاور

سلام

سلام

وفا چهارشنبه 1 دی 1389 ساعت 04:09 ب.ظ

به به مشعوف شدم

خواهش میشه

یک زن چهارشنبه 1 دی 1389 ساعت 05:01 ب.ظ

ای صبا برای هیس و دلارام بیار ولطف کن خوبش رو بیار.

تو پنج‌شنبه 2 دی 1389 ساعت 12:36 ق.ظ http://www.chasbandegihaye-roohe-ma.blogsky.com

آره باشه...
صبا هم منتظر بود تو بهش دستور بدی... :))

مهدی پنج‌شنبه 2 دی 1389 ساعت 11:04 ق.ظ http://norm.blogsky.com

سلام...
شعر زیبایی نوشتی...
اما این روزا بیشتر دپرسیم...
هه هه...

سلام
با افسردگی و زانوی غم بغل گرفتن نمیشه کاری از پیش برد

سمیرا پنج‌شنبه 2 دی 1389 ساعت 12:08 ب.ظ

دلی خیلی بدی
دوست ندارم

دوست نداشته باش دنیا که به اخر نمیرسه

بعضی وقتا شورشو در میاری سمیرا
اگه جنبه نداری خوشحال میشم نظر نذاری و بدون این ناراحتی من خدشه ای تو دوستی مون وارد نمی کنه

گلم تو که میدونی من خیلی حساسم و از تو یکی توقع ندارم بهم متلک بندازی
الان کجایی؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد