ساعتها منظره آن روز بارانی را در ذهنم نگاه کردم و تو را میدیم که بخار می شوی و از دهانم بیرون می آیی.
دلارام عزیزمچقدر قشنگ و ساده ...ممنونسلام
سلامبه قشنگی دل نوشته های شما که نمی رسه
شاید ز گرمای من...
سلام...یعنی از سینه ت بیرون اومد؟؟؟دیگه دوستش نداری؟؟؟بخار و محو شد؟؟؟
دقیقا
بابا این بارونت ما رو ککککچلللللللللل کرد.....به جان خودم ببین.. ( . . ) ( ) )
خیلی بدی! بابا هرکی یه چیز دوست میداره منم بارون رو دوست میدارم
آن روز بارانی انقدر محو شدم که حتی بخاری از وجودم بر نخاست ....
دلارام عزیزم
چقدر قشنگ و ساده ...
ممنون
سلام
سلام
به قشنگی دل نوشته های شما که نمی رسه
شاید ز گرمای من...
سلام...
یعنی از سینه ت بیرون اومد؟؟؟
دیگه دوستش نداری؟؟؟
بخار و محو شد؟؟؟
دقیقا
بابا این بارونت ما رو ککککچلللللللللل کرد.....به جان خودم ببین.. ( . . )
( )
)
خیلی بدی!
بابا هرکی یه چیز دوست میداره منم بارون رو دوست میدارم
آن روز بارانی انقدر محو شدم که حتی بخاری از وجودم بر نخاست ....