بازم بارون میاد البته مه قشنگی هم هست
عاشقشم
یاد ماسوله افتادم وقتی صبح از خواب بیدار میشی میای تو بالکن تااستخوناتو جدا بندازی و در همین اثنا دهن دره ای هم می کنی و میبینی خدای من چقدر لطیف و فراموش نشدنی چه خاطرع انگیز و چه باشکوه مه زیر پاهات لونه کرده و تو داری راستی راستی روی ابرا راه میری
بارون من ببار که من سرپا نیازم به تو
ببار و خواهش می کنم به این زودی ها هوس رفتن به سرت نزنه
دلارام عزیز
قبل تر ها باران را دوست نداشتم آنچنان که حالا دارم.
یک اتفاق کوچک...
سلام
سلام مهربون
چقدر آدمهاییکه بارون دوست دارن دوست داشتنی اند
روزهای زندگیات به طراوت باران باد
بارون و دوست دارم هنوز
بدون سقف و سر پناه
با اینکه هیشکی رو یادم نمیاره !
اینجا هم الان دو سه روزه دائما بارانی ست
واقعا زیر باران باید رفت حتی اگه همه ی بچه های دانشگاه بهت تیکه بندازن و سوت بزن
یعنی تا آخر بارون بارون تو میمونه؟
به هیچکی برنمی خوره
بارون بارنه ... یا ویگن افتادم
سلام...
چقدر ححال میده بارون بباره و تو زیر بارون قدم بزنی...
صورتت رو به آسون دستاتو باز کنی تا بارون بزنه تو صورتت...
خیسه خیسه خیس بشی...
چه عشقولانه س حتی فکر کردن به بارون...
آپ هستم دوست عزیزم...
سلام...
هه هه...
عجب نتیجه گیری یی زدی...
دختر زشت که به درد نمیخوره باید بزاری ترشی بشه...
حتما خودت زشتی که این حرفار میزنیاااا (شوخی)...
هه هه...
اتفاقا اصلا زشت نیستم وگرنه الان اینجا نبودم و شامل اون قضیه شده بودم هاهاهاهاهاها
کاش نباره و همینجور مه بمونه تا آخر دنیا...