قاصدکی می گرید

کاش لبخندی باشم روی لبانت..............کاش

قاصدکی می گرید

کاش لبخندی باشم روی لبانت..............کاش

من و سهراب

خوش بحالت سهراب

حوض تو اگر ماهی نداشت

حوض من از ازل آب نداشت

خوش بحالت با همان سر سوزن ذوقت

دل گفته ها نوشتی و کشیدی

ذوق من خشکیده مدتها بی جهت

نظرات 5 + ارسال نظر
خدا همین نزدیکی هاست چهارشنبه 6 مرداد 1389 ساعت 12:36 ب.ظ http://kumail.blogsky.com

زیبا بود

سمیرا چهارشنبه 6 مرداد 1389 ساعت 12:42 ب.ظ

قشنگ بود ولی ذوق تو نخشکیده این از حرفات معلومه گلم.

داش آکل (ع) چهارشنبه 6 مرداد 1389 ساعت 04:49 ب.ظ http://dashakol.blogsky.com/

کاشکی سهراب زنده بود مینشستم برای یک دل سیر گریه میکردم. اون نمیگفت گریه ننگ مردونگیه... اون منو میفهمید مطمئنم.

زهرا چهارشنبه 6 مرداد 1389 ساعت 04:57 ب.ظ http://sedayam-kon.mihanblog.com

همین شعرات که پر ذوقه دختری

گربه تنها جمعه 8 مرداد 1389 ساعت 12:48 ق.ظ http://devil-angel.blogsky.com

دیگه حوضی هم نمونده
وقتی از ژنجره بیرون را نگاه میکنی فقط دیوار های سیمانی میبینی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد