قاصدکی می گرید

کاش لبخندی باشم روی لبانت..............کاش

قاصدکی می گرید

کاش لبخندی باشم روی لبانت..............کاش

خدایا

 

 

خدایا به ما رحم کن 

 

بندگانت چونان درندگان 

 

افتاده اند بر جان مردمان 

 

 

خدایا نگاهی کن  

 

به چشمان به در دوخته  

 

خدایا رحمی کن 

 

به دلهای پر اندوه و آه 

 

خدایا کلامی نیاید آیا 

 

به قلبهای منجمد- چشمهای کور 

 

 

خدایا خدایا خدایا  

 

تو دیگر چرا؟

 

روزه سکوت تو دگر از بهر چیست؟ 

 

کلامی خدایا 

 

نگاهی خدایا 

 

نظرات 5 + ارسال نظر
حسین یکشنبه 16 خرداد 1389 ساعت 05:02 ب.ظ http://www.akslar.com

سلام دوست عزیز وبلاگ واقعا خوبی داری داشتم تو اینترنت میگشتم نمیدونم چطور شد اومدم وبلاگ شما واقعا کارتون زیباست ارزوی موفقیت دارم برای شما

خیلی ممنون. لطف دارید

وفا سه‌شنبه 18 خرداد 1389 ساعت 07:47 ق.ظ http://vafa.blogsky.com

روزی فرد عامی به من گفت خداوند با این مردم قدر ناشناس کاری نداره

اموز یاد حرفش که می افتم متوجه می شم که پر بیراهه نبوده

مردمانی با این چنین پیشینه تفکری و بضاعت معنوی و تحمل پایین در دنیا

یکه تازند . و دلیلی نداره که مورد مهر خداوندی قرار بگیرن!

الهه چهارشنبه 19 خرداد 1389 ساعت 10:05 ق.ظ

خدا با همه قهره با همه. چون بدای عالم تو لباس خوبا دراومدن و مردم به سادگی فریب خوردن!

سمیرا پنج‌شنبه 20 خرداد 1389 ساعت 12:10 ب.ظ

منم فکر میکنم خدا ما رو فراموش کرده.

[ بدون نام ] پنج‌شنبه 20 خرداد 1389 ساعت 10:43 ب.ظ

راستی این حسین چقدر تو اینترنت می گرده. پس کی وقت میکنه تو آنترنت بگرده. جالبه منم هر وقت وبلاگم رو آپ میکنم. عین همین پیامی که واسه تو گذاشته واسه منم میذاره.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد